سلبریتی ها، تیغ دولبه برای محیط زیست اند!
برخی افراد مشهور سنت های بدی را مد کرده اند
سمیه سهرابی از روزنامه اصفهان زیبا در مصاحبه با ایمان ابراهیمی
نقش سلبریتیها در جهتدهی به کنشهای اجتماعی در سالهای اخیر در کشور غیرقابل انکار است. این روزها، بسیاری از بازیگران و هنرمندان مشهور به این دلیل که احساس میکنند از شهرت خود باید برای اصلاح امور استفاده کنند، وارد عرصههای مختلف اجتماعی اعم از اعتیاد، بزهکاری، فرهنگ عمومی و بسیاری از موارد دیگر شدهاند.
یکی از مهمترین عرصه هایی که این روزها می توان نقش سلبریتی ها را در آن جست و جو کرد، عرصه محیط زیست و حیات وحش کشور است.
در دو دهه اخیر، بسیاری از مشهورترین هنرمندان دنیا، از موقعیت اجتماعی خود برای جلب توجه مردم و مسئولان به موضوع اهمیت حفظ حیات وحش و محیط زیست استفاده کرده اند.
امروزه این موضوع در مقالات علمی و تحقیقات اثبات شده است که اگر حضور سلبریتیها در عرصه محیط زیست و حیات وحش کشورها مدیریت و هدایت شود، نقش آنها در حفظ حیات وحش می تواند بسیار موثر باشد. به طور مثال، در سال 2015 بازیگر مشهور آمریکایی، لئوناردو دیکاپریو در مراسم جایزه اسکار، تمام زمان سخنرانی خود را به صحبت در مورد لزوم همبستگی برای جلوگیری از تغییر اقلیم و انقراض گونه های زیستی اختصاص داد و بررسیهای بعدی نشان داد تاثیر آن سخنرانی احتمالا از تاثیر تمام مقالات ترویجی چاپ شده در طول شش ماه در سال 2015 بیشتر بوده است!
موضوعی که ایمان ابراهیمی، فعال محیط زیستی، بر آن صحه میگذارد.
او بیان می کند: نقش سلبریتیها در آگاهسازی مردم و مدیران در ارتباط با لزوم حفظ حیات وحش همانقدر که امیدبخش است، می تواند فاجعه آفرین باشد.
چه چیزی نقش سلبریتیها را در عرصه حفظ محیط زیست و حیات وحش فاجعه آفرین میکند؟
نا آگاهی و غرور! متاسفانه هنرمندان هم مانند هر انسان دیگری میتوانند دچار غرور کاذب در زمینه اطلاعات خود شوند و متوجه ناآگاهی خود نباشند. بگذارید با مثالی برای شما این موضوع را نشان دهم. بیش از سه دهه است که فعالان حقوق حیوانات و فعالان محیطزیست در سراسر دنیا میکوشند به مردم دنیا این موضوع را برسانند که پوشیدن لباس پوست حیوانات، بخصوص حیوانات وحشی به معنای قتل فاجعه بار دیگر همسایگان ما در این کره خاکی است. پوشیدن یک شال گردن درست شده از خز حیوانات به معنی مشارکت در قتل یک جاندار است که بدون هیچ آزاری به ما، به حیات خود میتوانست ادامه دهد.
چرا تلاش این تعداد از این فعالان حقوق حیوانات در این سالها به اندازه کافی موثر نبوده است؟
دلیل ساده است! فروشندگان این لباس ها به سراغ بازیگران میروند، آنها را قانع میکنند که پوست و خز بپوشند و این هنرمندان به راحتی با گرفتن چند عکس همراه با لباس پوست و خز خود این پوشش را تبدیل به مد میکنند! میلیون ها نفر طرفدار این بازیگران از فردای این تصاویر در بازار به دنبال خریدن پوشاک درستشده از پوست خواهند بود و سال ها تلاش فعالان حقوق حیوانات میتواند با چند عکس ساده به باد رود! در کشور خودمان هم به راحتی میتوانید مشاهدهگر سلبریتی هایی باشید که هر کدام در یک سوی این شمشیر دولبه قرار گرفته اند. شاید مثال زدن هدیه تهرانی به عنوان یکی از الگو های عالی تاثیرگذاری مثبت بد نباشد. این بازیگر یکی دو سال پیش تصمیم گرفت نقشی عملی در حفظ حیات وحش کشور داشته باشد. اولین قدم را به بهترین نحو ممکن برداشت! بهترین متخصصان این عرصه را در کشور یافت، با آنها صحبت کرد و نیاز های کشور را متوجه شد. با کمک همین متخصصان دانش خود را افزایش داد و سپس برای حفظ یوز ایرانی کمپینی ایجاد کرد. در این کمپین هزاران ایرانی را به طور مستقیم در حفظ یکی از ارزشمند ترین گونههای کشور سهیم کرد و به بهترین نحو توانست در فعالیت خود موفق باشد.
اما سلبریتی هایی که در کشورمان آن طرف شمشیر هستند کم نیستند. بسیاری از سلبریتی های ما در سالهای اخیر ابزار تبلیغ باغ وحش در کشور بوده اند و با دعوت باغوحشهایی که به اقدامات غیر قانونی خود شهره هستند، در آنها حضور یافته و با انتشار تصاویر خود نقش بسیار منفی در این زمینه داشته اند. بسیاری از سلبریتیها در سال های اخیر در ایران با حیوانات خاص و وحشی عکس گرفته اند و تلاش کرده اند از این حیوانات به عنوان وسیله ای برای شهرت بیشتر استفاده کنند. غافل از اینکه گرفتن یک عکس با یک مار به معنای آن است که بسیاری از طرفداران آنها از فردای مشاهده تصویر به دنبال خرید مار خواهند رفت و این یعنی حذف شدن بسیاری از خزندگان کشورمان به دلیل صید و خرید و فروش غیر مجاز!
کلید این تفاوت چیست؟ چه چیزی یک سلبریتی را فردی موثر، محبوب و مفید می کند و دیگری را فردی مضر به محیط زیست کشور؟
به نظر میرسد مهم ترین عامل، دانش و آگاهی است! هنرمندی که قبل از اقدامات خود از متخصصان حوزه مرتبط مشورت میگیرد، هنرمندی که برای مطالعه وقت میگذارد و هنرمندی که احساس مسئولیت در قبال حفظ خاک و محیط زیست کشورش دارد، قطعا میتواند برای جامعه خود مفید بوده و باعث افتخار باشد. اما هنرمندی که به راحتی فریب بخورد، بدون مطالعه و صرفا بر اساس احساسات خود عمل کند و با متخصصان مشورت کافی نکند، به جز شهرتی گذرا چیزی نصیبش نخواهد شد و آنچه به عنوان یادگار برایش باقی میماند، یادبود نقشش در خرابی و ویرانی کشورش است. بهعنوان آخرین مثال برای اینکه بهتر متوجه نقش آگاهی شویم، بهتر است درمورد غذا دهی به حیوانات شهری صحبت کنیم. در سال های اخیر بسیاری از هنرمندان درگیر موج احساسی علاقه به حیوانات شده اند و بدون هیچ آگاهی، دست به اعمالی میزنند که نتایج مخربی دارد و یکی از آنها غذادهی دستی به حیوانات شهری اعم از سگ های بی سرپرست است. در حالی که افزایش جمعیت شدید سگ های بیسرپرست باعث به هم خوردن تعادل و آسیب جدی به حیات وحش کشور شده است و این موضوع به یکی از نگرانی های بنیادین متخصصان این حوزه تبدیل شده است. بسیاری از هنرمندان با منتشر کردن تصاویر خود در حالی که به حیوانات بی سرپرست بدون هیچ فیلتر علمی و پژوهشی غذا رسانی میکنند باعث شده اند این فرهنگ غلط و مخرب در کشور ایجاد شود. شاید سالها طول بکشد و هزینه های بسیاری صرف شود تا بتوان این اشتباه آنان را جبران کرد!
ما به عنوان شهروندان می توانیم چه نقشی در مدیریت نقش سلبریتیها داشته باشیم؟
از دو طریق میتوانیم در این راه کمک کنیم. راه اول این است که بدانیم و بفهمانیم هر آنچه یک فرد مشهور میگوید درست نیست! یک بازیگر، یک بازیگر است و نه بیشتر! یک بازیگر لزوما متخصص در عرصههای اجتماعی نیست و هرآنچه میگوید یا انجام میدهد درست نیست. باید به عنوان یک شهروند یاد بگیریم پیروی کورکورانه نمیتواند چاره انجام هیچ کاری باشد. راه دوم این است که از سلبریتی هایمان مطالبه داشته باشیم و مهم ترین مطالبه در قبال آنها، علمی حرفزدنشان باشد! به این معنا که به عنوان طرفداران این هنرمندان از آنها بخواهیم اگر حرفی میزنند با سند، مرجع و منبع علمی صحبت خود را شفاف بیان کنند و اگر کاری میکنند و اقدامی انجام میدهند توجیهی مناسب برای آن داشته و قبل از عمل به خوبی فکر کنند.