حس بینایی پرندگان

بینایی پرندگان چگونه است؛ مقایسه بینایی در پرندگان و انسان

به راستی بینایی در پرندگان چگونه است؟ آیا به حس بینایی در پرندگان اندیشیده اید؟ در دنیا هر موجود زنده ای به نحوی با دنیای بیرون خود ارتباط برقرار می کند. پرندگان نیز علاوه بر برقراری ارتباط با یکدیگر ، حتی با یکدیگر حرف می زنند. بینایی در پرندگان یکی از ابزارهای ارتباطی است. بویایی در پرندگان یکی دیگر از این ابزار است. پیش تر به صورت مختصر و اجمالی به قدرت بینایی در پرندگان اشاره کردیم. در این مقاله به طور کامل و جامع به موضوع جذاب و بااهمیت بینایی در پرندگان می پردازیم.

حواس پنج گانه در پرندگان

پنج حواس بینایی،چشایی،بویایی،شنوایی و لامسه ابزار این ارتباط هستند. در انسان هر 5 حس قابل درک هستند ولی در بسیاری از موجودات برخی حواس غیر فعال، برخی ضعیف تر و برخی قویتر هستند که به فرگشت گونه مرتبط می باشد. بینایی در پرندگان از حواسی است که پیچیدگی ، تنوع و قدرت شگفت انگیزی دارد.

پیش از هر چیز بهتر است کمی در مورد ساختمان چشم انسان صحبت کنیم و تفاوت های آن با ساختمان چشم پرندگان را بیان کنیم.

بینایی در پرندگان

حس بینایی در پرندگان

چشم انسان

کره چشم، کره ای پر از مایع با پوشش بیرونی محکمی به نام صلبیه (sclera) است. بخش جلویی صلبیه، یعنی قرنیه (cornea) شفاف است و امکان ورود نور به کره چشم را فراهم می سازد. پشت قرینه، عنبیه (iris) با یک سوراخ به نام مردمک (pupil) در وسط آن قرار دارد. نوری که وارد چشم می شود از مردمک و عدسی (lens) عبور می کند و به شبکیه واقع در عقب کره چشم می خورد. سلول های حساس به نور شبکیه (استوانه ای و مخروطی)، پالس های عصبی را از طریق عصب بینایی (optic nerve) به مغز می فرستند.

در شبکیه حفره ای وجود دارد به آن حفره یا (fovea) می گویند. در این قسمت تراکم سلول های عصبی خیلی زیادی وجود دارد که فوکوس کردن در نقطه خاصی را ممکن می سازد. مانند وقتی که به یک کلمه در یک صفحه کتاب با دقت کامل نگاه می کنید. در بیرون کره چشم ماهیچه هایی وجود دارد که چشم را به سمت های مختلف حرکت می دهند.

چشم انسان و پرندگان

چشم پرندگان

در پرندگان اندازه چشم به نسبت خود پرنده بسیار بزرگ است، تا جایی که با اندازه مغز پرنده برابری می کند. علاوه بر آن ساختمان چشم پرندگان بر خلاف چشم انسان که کروی شکل است، انحنا دارتر است و سطح وسیع تری دارد که دید بهتری به پرنده می دهد. بر خلاف چشم انسان که قابلیت چرخش 360 درجه دارد ولی عدسی چشم تغییر شکل نمی دهد. در پرندگان حرکت کره چشم محدود است (حتی در جغدها چشم در حدقه ثابت است) که با حرکت گردن و سر جبران می شود.

علاوه بر آن عدسی چشم پرندگان الاستیک و برگشت پذیر است و شکل آن توسط ماهیچه های مژکی که در قاعده زردپی ها آویزان هستند تغییر می کند. این عمل سرعت جابجایی فوکوس را بی نهایت بالا می برد و همچین در برخی پرندگان مانند عقاب ماهی خار، ماهی خورک و… که انکسار آب با بالا رفتن پرنده از سطح آب حتی به 20 دیوپتر افزایش می یابد جبران شده و محل دقیق ماهی در زیر آب شناسایی می شود. حتی اگر ماهی پس از دیده شدن در زیر ماسه مخفی شود پرنده دقیق در همان نقطه فرود آمده و ماهی را شکار می کند.

مقایسه ساختمان چشم انسان و پرندگان

بینایی در پرندگان

  • اگر انسان بخواهد خطای فوق  را جبران کند باید عینکی با اندازه یک گردنبند خیلی بزرگ به چشم بگذارد. شما با یک آزمایش ساده متوجه خواهید شد که تغییر فوکوس در انسان به چه شکل است: کافیست انگشت اشاره دست راست خود را مقابل صورت به شکل عمودی بگیرید. انگشت دست چپ را با فاصله پشت انگشت دست راست گرفته حالا سعی کنید بر روی انگشت نزدیک تر فوکوس کنید و بلافاصله بر روی انگشت پشتی فوکوس کنید. اگر دقت کنید متوجه می شوید که با کمی تاخیر این فوکوس شکل می گیرد. در پرندگان این تاخیر به صفر می رسد. این موضوع بیشتر در مورد پرندگان شکاری صدق می کند زیرا در هنگام تعقیب شکار مستلزم این هستند که با دقت شکار خود را تعقیب کنند.

 

  • در برخی پرندگان شکاری مانند شاهین و بادخورک ها در شبکیه خود دو حفره (fovea) دارند که همزمان می توانند در دو نقطه به شکل سریعی فوکوس کنند و شکار خود را حتی در حین حرکات مارپیچ و نامنظم در حین پرواز به خوبی و با سرعت بالا تعقیب کنند، علاوه بر آن استفاده از پلک سوم باعث دید مستمر پرنده شده و در تعقیب پرنده کمک می کند. تصور کنید بتوانید بر روی دوکلمه با فاصله در صفحه کتاب فوکوس کنید یا سریع نقطه فوکوس خود را تغییر دهید.

از دیگر تفاوت ها در بینایی پرندگان
  • محل قرار گیری چشم ها می باشد. اگر دقت کرده باشید چشم پرندگان شکاری مانند انسان جلوی صورت قرار دارد ولی بسیاری از پرندگان دیگر ماننده پرندگان آبزی، کنارآبزی، دانه خوار و … در دو طرف سر و متمایل به پایین قرار دارد. وجود چشم ها در جلوی صورت باعث می شود محور بینایی هر دو چشم در نقطه ای هم دیگر را قطع کنند و دید بهتر و متمرکزتری در نقطه مقابل بدهند. مانند انسان ها. ولی در عوض دامنه دید را محدود می کند.
  • اگر توجه کنید متوجه می شوید که تا دامنه ای می توانید سمت چپ  و راست خود را ببینید. در کنار این قابلیت در پرندگان شکاری قابلیت دیگری هست و آن هم درک سه بعدی از اطراف، فاصله سنجی دقیق اشیاء و طعمه. اگر دقت کرده باشید جغدها دائما یا سر خود را کج می کنند یا تکان تکان می دهند (این رفتار در بقیه پرندگان شکاری نیز زیاد دیده می شود).
نقاط قوت و ضعف جاگیری چشم ها در دوطرف سر

در پرندگانی که گفته شد چشم ها در دو طرف سر وجود دارد نقطه قوت آن دامنه دید خیلی وسیع است که باعث می شود کاملا به اطراف خود آگاه باشند و حضور هرنوع خطر و شکارچی را حس کنند. حتی در پرنده ای به نام ابیا چشم ها کمی متمایل به پشت سر هستند که باعث دید 360 درجه در این پرنده می شود.

اما این نوع بینایی ضعف هایی هم دارد. به علت اینکه محور بینی کاملا در جهت مخالف هم قرار دارند و در نقطه ای همدیگر را قطع نمی کنند ( مگر زمانی که سر پرنده پایین باشد، در این حالت می توانند تمرکز کرده و دانه و حشرات را از روی زمین بردارند) و به اندازه پرندگان شکاری تمرکز، دقت و وضوح تصویر ندارند. همینطور فاصله سنجی به خوبی انجام نمی شود.

ادامه ی تفاوت های بینایی در پرندگان و انسان
  • اگر بخواهید این نوع بینایی را تجربه کنید کافی
    ست یکی از چشمان خود را ببندید و به اطراف نگاه کنید. اگر در محیط جدیدی باشید به هیچ وجه نمی توانید فاصله اشیاء را از یکدیگر تشخیص دهید. چرا در محیط جدید؟ جالب است بدانید اگر در محیط آشنا این کار را انجام دهید حافظه این خطا را جبران کرده و می توانید فواصل را تشخیص دهید. در بعضی از پرندگان مانند گاوچرانک که رژیم غذایی آن را حشرات تشکیل می دهد برای تشخیص محل دقیق شکار، با حرکت سر به چپ و راست در ذهن خود محل دقیق را تشخیص می دهند و خطا را به حداقل می رسانند.

 

 

 

  • شبکیه چشم پرندگان مانند انسان و بسیاری از موجودات دیگر از سلول هایی تشکیل شده که به آن سلول های استوانه ای و سلول های مخروطی می گویند. سلول های مخروطی به رنگ ها حساس هستند و استوانه ای به نور. در پرندگانی که شب فعال هستند مانند جغد سلول های استوانه ای میزان قابل توجهی بیشتر از سلول های مخروطی هستند. در حالی که در پرندگان شکاری روز فعال مانند دلیجه سلول های مخروطی میزان قابل توجهی بیشتر از استوانه ای هستند.
جالب است بدانید

در انسان 3 گروه سلول مخروطی وجود دارد ولی در پرندگان 4 گروه که باعث می شود علاوه بر طیف رنگی که ما می بینیم، پولاریزه و فرابنفش تا قرمز را نیز تشخیص دهند.

پولاریزه

پولاریزه

نوری است که از خورشید ساطع می شود و حتی زمانی که هوا ابر باشد نیز قابل دیدن است. برای همین پرندگان در جهت یابی خود دچار مشکل نمی شوند.

فرابنفش

از طرف دیگر در هنگام جفت یابی مشاهده طیف فرابنفش در پرنده ماده یا نر نیز اهمیت زیادی در انتخاب دارد جفت دارد. مثلا تاج های چرخ ریسک آبی نر در نور فرابنفش روشن تر از ماده ها است. در این آزمایش ماده ها نیز بررسی شدند که نتیجه گیری شد نرهای واجد شرایط روشن ترین را انتخاب می کنند.

در برخی گونه ها مانند دلیجه از طریق توانایی دیدن نور فرابنفش می توانند شکار خود را پیدا کنند. به عنوان مثال موش های آبزی با ادرار و مدفوع خود مسیر را مشخص می کنند، در حالی که مدفوع این موش نور فرابنفش را به خود جذب می کند و دلیجه می تواند محل زندگی این موش و مسیر حرکت آن را کامل شناسایی کند و شکارش کند.

سلول های مخروطی پرندگان از ابتدا و انتها دارای قطرات روغن می باشد که این قطرات در هر گونه رنگ مختلفی دارد. این قطرات مانند فیلتر دوربین عکاسی عمل کرده و رنگ را قبل از رسیدن به رنگدانه های حساس چشم فیلتر کرده و تغییر می دهند. این روغن دارای رنگ های مختلف می باشد که در هرگونه متفاوت است. مثلا در پرندگانی که در جنگل سبز زندگی می کنند قطرات قرمز بخش زیادی از نور سبز را خارج می کنند و همین امر به پرنده در یافتن حشرات و شکار در جنگل کمک می کند.

آخرین تفاوت بینایی در پرندگان و انسان
  • قدرت بینایی پرندگان نسبت به انسان است . پرندگان فاصله دور را به خوبی و با جزییات می توانند ببینند. در شبکیه چشم انسان و دیگر پستانداران وجود رگ های خونی برای تغذیه چشم باعث شده فضای شبکیه اشغال شود و تعداد کمتری سلول های مخروطی و استوانه ای جای بگیرند. در حالی که چشم پرندگان این رگ های خونی را نداشته و از طریق اندام شانه ای تغذیه می شوند و در عوض تعداد سلول های بیشتری در شبکیه چشم قرار بگیرد. همین امر باعث بالا رفتن قدرت بینایی در پرندگان می شود. این تفاوت بینایی در پرندگان در حدی است که عقاب می تواند حدود ده برابر قوی تر از ما ببیند. علاوه بر این حفره ای (fovea) که در چشم وظیفه فوکوس را داشت می تواند مانند یک عینک کوچک درشت نمایی عمل کرده و تصویر را کمی کشیده تر به درون شبکیه می فرستد که باعث بزرگتر دیده شدن سوژه می شود.