مصاحبه آوای بوم با پرندهنگر برجسته کشور “محسن ملاح”
معرفی
محسن ملاح برای تمامی پرندهنگرهای ایران نامی آشناست. او عضو کمیته ثبت پرندگان ایران و مدیر کانالهای تلگرامی پرندهنگری و پرندهشناسی با عنوان “آبچیلیک” است. محسن ملاح که خود از پرندهنگرهای برجسته ایران است به مدت 3 سال مسابقات پرنده نگری سالیانه ی آبچیلیک را در سطح کشور برگزار میکرد. وی نویسندهی قابلی نیز هست و مقالات متعددی درباره پرندگان ایران در نشریات منتشر نموده است. محسن ملاح اخیرا و در طول سال 1399 هر هفته با یکی از پرندهنگرهای ایران مصاحبه کرده و به معرفی آنان پرداخته است.
محسن ملاح پرندهنگری بسیار تیزبین و هوشیار است بطوریکه در زمان حضور در طبیعت گونههای پرندگان را به سرعت و دقت شناسایی میکند، او خیلی خوب میداند که کجا در جستجوی چه پرندهای باشد. مهارتهای او و همسر محترمش سرکار خانم بهاره مالکی که بعنوان یک ادیانگرد سراسر ایران را دیده باعث شده، این زوج اغلب در سفر و در جستجوی پرندگان باشند.
انجمن آوای بوم به منظور گرامیداشت خدمات ارزنده محسن ملاح به طبیعت کشور و معرفی او، مصاحبهای با وی انجام داده است که در زیر میخوانید:
1- در ابتدا خودتان را معرفی کنید؟
سلام. محسن ملاح هستم. متولد دیماه ۱۳۵۸، کارشناس امورفرهنگی و هنری، پژوهشگر و پرندهنگر.
2- لطفا بفرمایید از چه زمانی با دنیای پرندگان آشنا شدید و پرندهنگری را آغاز نمودید؟
معمولا هر شخصی از کودکی با پرندگان و شوق پرواز و آوازشون به هیجان میاد، من هم از دوران کودکی به پرندهها خصوصا کبوترها علاقه داشتم. نام محلی اکثر پرندههایی که در اطرافمون بود رو از اطرافیان شنیده بودم و میدونستم. ما کنار ساحل زندگی میکردیم بنابراین اولین پرندههایی که نسبت به اونها آشنایی پیدا کردم، پرندگان ساحلی مثل کاکاییها و پرستوهای دریایی بودن که ما به اونها شالو و مِلیگ میگفتیم و همینطور بخاطر آشنایی پدرم با پرندگان شکاری، دلیجه و شاهینها را به نامهای محلی میشناختم. بعدها که به مدرسه رفتم و با بچه ها در تپههای شنی و بوتهها به دنبال پرندهها بودیم با گنجشکسانانی مثل انواع چکچکها و سنگچشمها آشنا شدم. کلاغ هندی آخرین گنجشکسانی بود که در اون مقطع با آن آشنا شدم، شاید چون جزو پرندگانی بود که تا آن زمان در شهر ما وجود نداشت و بعدها جمعیتشان پراکنده و گسترش پیدا کرد.
از سال 13۹۰ بود که به صورت حرفهای وارد دنیای بیپایان پرندگان و پرندهنگری شدم. آن هم به این صورت بود که همسرم علاقهی من را به پرندهها دیده بود، خصوصا در سفرهایی که داشتیم و در مستندهایی که میدیدیم علاقه من به پرنده ها مشخص شده بود و به همین دلیل ایشان جستجو کرده و به باشگاه پرنده شناسی طرلان رسیده بود. او با معرفی باشگاه طرلان من را غافلگیر و شگفتزده کرد. اونجا بود که با آقایان مهندس پرویز بختیاری، علیرضا هاشمی، دکتر آرش حبیبیآزاد، سید بابک موسوی، آرش یکدانه، علی سنگچولی، امیر سبزی، خانواده بهراد فرخنده، خانم موسوی، خانم مجاب و خانم شهرزاد فتاحی و دوستان دیگه حضوری یا غیرحضوری آشنا شدیم و باعث شد که این مرز بیپایانِ پرندهنگری را ادامه دادم. حضور الان من در اینجا نتیجه تشویقهای همسرم و وصل کردن من با طرلان و با دنیای زیبای پرندهنگری بود.
3- به چه مناطقی از ایران سفر نکردهاید و چه برنامهای برای بازدید از آن مناطق دارید؟
سوال سختیه، ما همهی استانهای ایران رو رفتهایم. من و همسرم هر دو اهل سفر هستیم و از خورد و خوراک خودمان میزنیم که بتونیم سفر بریم. اما ایران آنقدر بزرگ و غنی است که شاید سالهای عمر آدمی کفاف نده همهی نقاط دیدنی اون را بتونه ببینه. ما سفرهای زیادی رفتهایم، قبل از کرونا بطور میانگین هر دو هفته یک سفر میرفتیم، گاهی سفرهای ما در بعضی از مناطق بیش از بیست روز هم طول میکشید، سفرهای ویژه نوروزی داشتیم، سفرهای یک روزه، دو روزه و چند روزه. ما حتی جاهایی رفتهایم که شاید پای هیچ گردشگری به اونجا باز نشده اما مثلا تا الان چند بار تا پایِ کیش رفته ایم ولی خود جزیره رو هنوز نرفتهایم. شرایط کرونا کمی عادی بشه، یکی از مقصدهای هدفمون میتونه کیش باشه.
4- بهترین خاطره خود را از سفرهای پرندهنگری برایمان تعریف کنید؟
سفر همهاش خاطره است، اما توی یکی از سفرهامون به بوکان، بعد از دیدن میشمرغ، تصمیم گرفتیم بریم تالاب کانیبرازان، ما توی سفرها شب چادر میزنیم. آقای دکتر رحیمزاده متوجه شد و گفت من نمیگذارم شما توی چادر بمونید؛ سایت پرندهنگری کانیبرازان خالیه، کلید رو میگم از یکی از محلیها بگیرید. شبمانی ما در سایت پرندهنگری کانیبرازان یکی از بهترین خاطرات سفر پرندهنگری ما میتونه باشه، شبِ تاریک، صدای انواع پرندگان، و صبح دلانگیز با طلوع خورشید و جنبوجوش پرندهها یک شب فوقالعاده بود. یا شبی که توی یکی از پاسگاههای دریابانی تالابهای جنوب کشور چادر زدیم، از خاطرات خوب سفرمون بوده.
5- به چه پرنده یا پرندههایی بیش از بقیه علاقه دارید؟
من به بعضی از پرندهها بیشتر از بقیه اونها علاقه دارم، اول از همه سینه سرخایرانی خصوصا در هنگامی که میخواد از مورچهها یا کرمها تغذیه کنه، دیدن بالهای باز اون و رفتارش بسیار لذت بخشه. بعد چکچکبیابانی که پرنده آرام و زیبایی هست و همینطور سنگ چشم خاکستری بزرگ که یک شکارچی بسیار ماهری است.
6- تاکنون چندگونه از پرندگان ایران را مشاهده و ثبت کردهاید و در طول مدت فعالیتتان چند عکس گرفتهاید؟
۳۹۱ گونه و یکی دو تا پرنده هم موفق نشدم ببینم فقط صداشون رو شنیدم.
عکس خیلی زیاد دارم. من معمولا اگه فرصت باشه از بعضی از پرندهها زیاد عکس میگیرم.
7- حتما همراهی با همسرتان در این راه و داشتن این علاقه مشترک بسیار شیرین و جالب بوده است. آیا شما در بوجود آمدن این علاقه در همسرتان نقش داشتهاید؟
بله مطمئنا شیرین است و پر از خاطره و شاید بهتر است که بگم خیلی خوش بحال من شده با داشتن چنین همسری. ایشان یک همراه عالی و یک یارِ مهربان و بسیار از خود گذشته هستند. خب، او به ادیانگردی و جاهای باستانی و طبیعت علاقه زیادی داره و چون برنامهریزی سفر را خودشون انجام میدن مطمئنا بخاطر دیدن یک پرنده ممکنه کُلی زمان و مسیر طولانی سفر را به جان بخره که ما اون پرنده یا مکان پرندهنگری را هم توی سفر ببینیم. سفرهای چند بُعدی ما به خوبی انجام میشه.
در مورد علاقهمندی هم باید بگم که نه برعکس، همسرم من رو علاقه مند به پرندهنگری کرده.
8- برای پرندهنگرهای کشور در هنگام حضور در طبیعت چه توصیههایی دارید؟
اکثر کسانی که پرندهنگری میکنند توصیههای لازم رو میدونند. من معمولا خودم این موضوع پُرتکرار در مورد سکوت رو رعایت میکنم.
اینها توصیه نیست بلکه نکاتی است که ما پرندهنگرها بکار میبریم. یکی از هدفهای ما در هنگام پرندهنگری این است که از دیدن پرندهها لذت ببریم. همینطور باید سرسری حتی از کنار یک سسک یا گنجشک هم نگذریم. اما با همه اینها برای عکاسی از پرندهها دست به هرکاری نزنیم، خیلی ساده بخوام بگم یعنی پرنده را اذیت نکنیم. یه نکته مهم دیگه اینکه اگه واقعا علاقه داریم به پرندهنگری، حتما مشاهداتمون رو ثبت کنیم و نسپریم برای بعد و حافظه خودمون! این اطلاعات مطمئنا مهم هستند و روزی مورد استفاده قرار خواهند گرفت.
در داخل کشور، کمیته ثبت پرندگان ایران با مدیریت آقای دکتر خالقی زاده که زحمات زیادی برای ثبت پرندگان ایران کشیدهاند، جای خوبی برای ثبت پرندگانِ ما میتونه باشه. با ثبت و یادداشت پرندهها، حتی در همین مدت اندک که پرندهنگری به یک چارچوبِ مناسب دست پیدا کرده، بخاطر پایش مستمر پرندهنگرها، نقشه پراکنش برخی از گونهها که دهها سال ثابت بود، به طور کلی دستخوش تغییرات شدهاند.
9- درمورد فعالیتهایتان در فضای مجازی و نشریات توضیح بفرمایید و در این مورد چه توصیهای به طبیعت دوستان دارید؟
به عنوان یک پرندهنگر و پژوهشگر چند سالی است که با توجه به تولید محتوای کم در مورد پرندگان در کشور، سعی میکنم در این زمینه تحقیق و مطالعه داشته باشم و اگه بتونم بنویسم و حتی سعی میکنم به زبان ساده منتشر کنم. باید هر کسی که توانایی داره در این زمینه به تولید محتوا در زمینه پرندگان و پرندهنگری بپردازه. همینطور مطالب خوب و مفید را، هم ترجمهی مقاله، متون یا کتابهای خارجی و داخلی را با همدیگه به اشتراک بگذاریم علاوه بر اینکه دانش خودمون را بالا میبریم کمک کنیم به شناساندن این نگاه تازه به طبیعتمون.
در فضای مجازی، گروههای زیادی در مورد پرندگان به صورت تخصصی بوجود اومده و روز به روز هم بیشتر میشه، اینها همه کمک میکنه افراد علاقهمند از سراسر کشور با هم در ارتباط باشند و حتی این ارتباط کمک شایانی به دانش ما در مورد پرندگان کرده. مثلا یک نفر از جنوبیترین نقطه ایران یک پرنده و زیستگاه را به اشتراک میذاره، دوستان در مورد اون صحبت میکنند و در این حالت کلی اطلاعات مفید رد و بدل میشه. من فکر میکنم فضای مجازی در آینده باعث گسترش بیشتر پرندهنگری و حتی راه نجات و حفاظت از پرندگان و زیستگاهها خواهد شد.
در مورد توصیه که فرمودید هم باید عرض کنم که من در حد توصیه به دوستان نیستم. فقط امیدوارم از پرندهنگری و دیدن و شنیدن صدای روحافزای پرندگان در طبیعت لذت ببرید.
10- سخن پایانی اگر هست بفرمایید؟
ما در زمینه پرندهنگری و پرندگان ایران ظرفیت بالایی داریم که باید به کمک همدیگه و شناخت بیشتر در مورد اونها؛ این تفریحِ پر از شور و هیجان رو هرچه بیشتر برای بقیه علاقهمندان هم فراهم کنیم. از طرف دیگه پرندهنگری باعث رونق و چرخه سالم گردشگری میشه. در صنعت گردشگری و اکوتوریسم باید جای پرندهنگری پر رنگتر از الان باشه، در محیط زیست، شهرداریها، آموزش و پرورش و حتی در کتب درسی باید پرندهنگر و پرندهنگری شناخته بشه تا کاری صورت بگیره، پرندهنگری باید به یک فرهنگ تبدیل بشه، بدون شناخت و آگاهی در این حوزه، ما به جایی نخواهیم رسید. باید پرندهنگری و پرندگانمون را به رسانهها، به مردم (فرقی نمیکنه کودکان و بزرگسالان) و بخصوص به مسئولین معرفی کنیم. پرندهنگری به راحتی میتونه بسیاری از آسیبهای اجتماعی را از بین ببره، توی حفاظت میتونه نقش پررنگی داشته باشه، حتی میتونه جایگزین مناسبی برای شکار باشه، باید شناخته بشه تا بتونه آگاهی بده.
در آخر از شما بابت این مصاحبه تشکر میکنم. من از بیشتر دوستانی که در حیطه پرندهنگری حضور دارند، مطالب بسیار خوبی آموختهام، از همه دوستان عزیزم تشکر میکنم. روز و روزگارتان به خوشی و پُر از پرنده.