بایگانی برچسب برای: خطر انقراض

گونه غیر بومی و مهاجم چیست؟ چرا مرغ مینا را از قفس آزاد نکنیم!

گونه های غیر بومی و مهاجم

گونه‌های غیر بومی (introduced species) و گونه‌های مهاجم (invasive species) دو مفهومی هستند که هر شخصی میبایست در زندگی خود با آنها و تاثیراتشان آشنا باشد زیرا که داشتن اطلاعات پایه ی محیط زیستی این چنینی برای حفظ حیات در سیاره‌ مان زمین، ضروری می‌باشد.

پیشرفت تکنولوژی در صنعت حمل و نقل باعث شده تا انسان ها بیش از پیش بتوانند در کمترین زمان و براحتی از کشوری به کشور دیگر یا از قاره ای به دیگر قاره ها سفر کنند. این امر موجب شده تا انسان ها به عمد یا غیر عمد گونه های گیاهی یا جانوری را در این سفرها با خود از منطقه‌ای به منطقه دیگر جا به جا کنند. این در حالی است که هر اکوسیستم (زیست بومگان) چرخه ای از روابط بین گیاهان و جانوران با هم و با عناصر محیطی در یک منطقه خاص است. این روابط در طول میلیون ها سال تکامل یافته و تعادل را در جمعیت گونه های مختلف گیاهی و جانوری برقرار کرده است. انسان با جا به جایی بدون مطالعه و کاشتن و رها کردن گیاهان و حیوانات در اکوسیستم های جدید باعث بر هم خوردن تعادل در آنها و در بسیاری موارد باعث از بین رفتن و انقراض سایر گونه های بومی آن اکوسیستم شده است. دولت ها در سراسر جهان سالانه 1.4 ترلیون دلار برای مقابله با تاثیرات اقتصادی گونه های مهاجم هزینه می‌کنند.

تعریف گونه غیر بومی و گونه مهاجم

گونه های غیر بومی به گونه های گیاهی و جانوری اشاره دارد که غالبا توسط انسان به موقیعت های جغرافیایی جدید معرفی می‌شوند و می‌توانند بقای خود را در اکوسیستم جدید حفظ کنند. گونه‌های غیر بومی لزوما تعادل اکوسیستم را بر هم نمی‌زنند و برای محیط جدید مضر نیستند. و در موارد اندکی ممکن است برای اکوسیستم مقصد، مفید نیز واقع شوند.

گونه‌های مهاجم در واقع گونه‌های غیر بومی هستند که پس از گذشت مدتی از ورودشان به منطقه جدید، با غلبه بر گونه‌های بومی در رقابت بر سر منابع همچون قلمرو، مواد غذایی، نور و آب، باعث کاهش جمعیت و یا انقراض برخی گونه های بومی شده و تنوع زیستی را تهدید می‌کنند. گونه‌های مهاجم همچنان برای محیط زیست، اقتصاد و سلامت انسان ها و گونه های بومی خطرآفرین هستند.

از جمله خصوصیت هایی که یک گونه‌ی غیر بومی را به گونه‌ی مهاجم تبدیل می‌کند می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • رشد سریع
  • تولید مثل سریع
  • توانایی پراکنش بالا
  • توانایی برای تغییر دادن شکل رشد یا رویش، متناسب با شرایط جدید
  • توانایی انطباق با طیف وسیعی از حالات محیطی
  • توانایی تغذیه از طیف وسیعی از مواد غذایی
  • ارتباط با انسان ها
  • سابقه تهاجم های موفق قبلی

گونه‌ی مهاجم ممکن است در محیط جدید شکارچی طبیعی نداشته و جمعیت آن سریع رشد کند. از سوی دیگر، گونه‌های بومی آمادگی مقابله با گونه مهاجم را ندارند زیرا در طول تکاملشان مکانیسم های دفاعی مورد نیاز برای مقابله در آنها رشد نیافته است.

 

گونه‌های مهاجم از چه طریقی به محیط‌های جدید معرفی می‌شوند؟

معرفی گونه های غیر بومی به یک اکوسیستم به دو صورت طبیعی و انسانی رخ می‌دهد. راه های طبیعی همچون جا به جایی دانه گیاهان از طریق باد و یا دریاها و یا ورود پرندگان به اکوسیستم های جدید است. به ندرت ممکن است گونه ها از راه های طبیعی تبدیل به گونه‌ی مهاجم شوند. در واقع تقریبا تمام گونه های مهاجم توسط ما انسانها به صورت عمدی یا غیر عمد به اکوسیستم ها معرفی شده اند.

گونه های گیاهی مهاجم ممکن است از طریق کاشت و یا واردات آنها گسترش یابند. کاشت کهور آمریکایی در سواحل جنوبی کشور (سیستان و هرمزگان) بدون انجام مطالعات کافی باعث تهدید تنوع زیستی در این منطقه شده است. همچنین بذر علف های مهاجم می‌تواند از طریق انتقال کود به مناطق دیگر وارد شود. برخی علف‌های مهاجم به دلیل انطباق پذیری بالایشان، پس از آتش سوزی‌ها سریع تر از سایر گیاهان بومی دوباره رشد می‌کنند و با گرفتن فرصت رشد مجدد از سایر گیاهان بومی باعث انقراض آنها می‌شوند.

گونه های حشرات مهاجم ممکن است از طریق انتقال هیزم یا محصولات چوبی و غیره به مناطق دورتر گسترش یابند.

گونه های آبزی توسط کشتی‌ها و قایق‌های تجاری و تفریحی منتقل می‌شوند. همچنین ممکن است که یک گونه آبزی را برای صید و بهره‌ی اقتصادی به یک محیط وارد کنند. در دهه های گذشته خسارات محیط زیستی و اقتصادی بسیاری با معرفی ماهی‌هایی مانند کپور یا تیلاپیلا به حوزه های آبی ایران همچون تالاب شادگان وارد شده است.

بسیاری از گونه های جانوری با تجارت آنها به عنوان حیوان خانگی یا زینتی به اکوسیستم های جدید وارد می‌شوند. این حیوانات یا فرار کرده یا با ناآگاهی انسان ها در طبیعت مقصد رها می‌شوند. لاک پشت گوش قرمز در زیستگاه های آبی، راکن آمریکایی و میمون رزوس در جنگل‌های شمال، و مرغ مینا و طوطی برزیلی تنها تعدادی از گونه های مهاجم و خطرناک برای طبیعت ایران هستند که توسط ما در طبیعت رها شده اند.

لاک-پشت-گوش-قرمز-نخرید-گونه-مهاجم

لاک پشت گوش قرمز، گونه مهاجمی که براحی در ایران خرید و فروش میشود!

 

در ذیل نحوه تاثیر منفی دو گونه مهاجم ایران را شرح می‌دهیم.

 

مرغ مینا در میان بدترین گونه‌های مهاجم دنیا

“مرغ مینای معمولی” در دنیا با چنان سرعتی در حال گسترش است که در سال 2000 سازمان IUCN نام آن را در لیست بد ترین گونه‌های مهاجم دنیا قرار داد. این پرنده یکی از تنها سه پرنده‌ی موجود در این لیست 100 تایی می‌باشد.

مرغ مینا ابتدا در قرن 18 توسط فرانسویان از شهر پوندیچری در هندوستان به جزیره‌ی موریس در آفریقای جنوبی با هدف کنترل آفات گیاهان برده شد. اما بعدها با افزایش جمعیت و خوردن محصولات گیاهی، خود تبدیل به آفت شماره یک محصولات کشاورزی در این کشور شد. از آن پس این پرنده به بسیاری از کشورها در قاره‌های مختلف معرفی شده است.

مرغ‌های مینا به دلیل تمایل بالای قلمرو طلبی، پرندگان بومی را از آشیانه شان بیرون کرده و یا جوجه و تخم آنها را می‌خورند. این پرنده جزو دسته گونه‌هایی است که آشیانه خود را در گودی ها یا حفره ها می‌سازند. در نتیجه این پرنده با رفتار پرخاشجویانه اش، باقی گونه‌های بومی که رفتار آشیانه سازی مشابهی دارند را تا مساحت حدود یک هکتار از اطراف لانه خود بیرون می‌کنند. مینا همچنین از استراحتگاه‌های تابستانی و دائمی خود که احتمالا قبلا جایگاه پرندگان بومی بوده به شدت حفاظت می‌کند. مجموع این رفتار‌ها موجب حذف شدن گونه‌های بومی منطقه می‌شود.

 

شانه دار ژله ای، گونه‌ی مهاجم دریای خزر

داستان از آنجا شروع می‌شود که روسیه در حدود سال 1950 تصمیم به ساخت کانال آبی می‌گیرد که دریای بالتیک و دریای سفید در شمال را به دریای سیاه و دریای خزر در جنوب متصل می‌کند. بدین طریق راه ارتباطی بین دریای خزر و اقیانوس آرام که زیستگاه اصلی شانه دار ژله ای (Mnemiopsis leidyi ) است، ایجاد می‌شود. این گونه آبزی کوچک و ظریف توسط آب مخزن توازن کشتی ها ابتدا  در دهه‌ی 1980 به دریای سیاه و سپس در 1999 به دریای خزر راه یافت.

شانه دار با تغذیه از پلانگتون ها که غذای اصلی ماهی کلیکا و سایر ماهی‌های کوچک بود به سرعت تکثیر یافت. جمعیت کلیکاها دست کم 60 درصد کم شد و این کاهش به نوبه خود باعث کاهش جمعیت ماهی های بزرگتر از جمله ماهیان خاویاری و سپس فک ها شد که از ماهی های بزرگتر تغذیه می‌کردند. میلیاردها تومان خسارت مالی به صیادان وارد شده است. و این روند مخرب همچنان ادامه دارد. پیش بینی می‌شود این روند دریای خزر را به یک تالاب بزرگ تبدیل خواهد کرد.

 

چه باید کرد؟

دولت ها و سازمان ها سالانه بودجه های هنگفتی را صرف مبارزه با گونه‌های مهاجم از طریق کندن گیاهان و یا زنده گیری و کشتن حیوانات مهاجم می‌کنند. در بسیاری موارد این اقدامات ناموفق هستند. صرف نظر از اینکه آیا این اقدامات از نظر پژوهشی و یا اخلاقی صحیح می‌باشند یا خیر، همه سازمان ها بر این امر توافق دارند که تنها راه موثر، پیشگیری از بروز این اتفاقات در جایگاه نخست است و بودجه‌ی اصلی باید در زمینه‌ی آموزش و پیشگیری صرف شود. در اینجا به برخی اقداماتی اشاره می‌کنیم که هر فرد مسئولیت پذیر می‌تواند انجام دهد.

  • اطلاعات خود در مورد گونه‌های مهاجم را افزایش دهیم و با به اشتراک گذاشتن آن بین دوستانمان از طریق شبکه های اجتماعی کمک کنیم تا آگاهی عمومی افزایش یابد و حساسیت اجتماعی ایجاد شود.

 

  • قبل از خرید و کاشت بذر و نهال در باغ و باغچه‌مان در مورد بومی بودن آن گیاه اطمینان حاصل کنیم.

 

 

  • اکثر گونه‌های حیات وحش که خرید و فروش می‌شوند بر خلاف تصور ما حیوان خانگی نیستند و از طبیعت دزدیده شده‌اند. به دلیل وجود تقاضای خرید، این گونه ها در بین کشورهای دنیا قاچاق می‌شوند و رها کردنشان تعادل طبیعت را برهم می‌زند.

 

  • بدون تحقیق از منابع آگاه محیط زیستی، اقدام به رهاسازی حیوانات در طبیعت نکنیم. چه بسا گونه‌ی مهاجم باشند و ما با نیت خیر و هدف کسب احساس خوب باعث از بین رفتن بسیاری گونه‌های دیگر شویم.

 

  • تا جای ممکن هنگام خرید محصولات غذایی، گزینه‌های بومی را انتخاب کنیم. از محصولات چوبی بومی حمایت کنیم.

 

 

  • درسفرها در صورت نیاز به استفاده از هیزم، آنرا از نزدیکی همان منطقه مقصد تهیه کنیم. هیزم ممکن است لاو حشرات را در خود داشته باشد. بعد از برگشت از سفر لاستیک‌های گِلی ماشین و یا کوله خود را تمیز کنیم تا ناخواسته باعت انتقال گونه‌های گیاهان و حشرات نشویم.

 

  • با پیوستن به انجمن های محیط زیستی منطقه خود در مقابل پروژه‌های مطالعه نشده‌ی درختکاری، پرورش ماهی و غیره هم صدا شویم. برای مثال سالها پیش وقتی سودجویان برای صید بیشتر در سد مهاباد، گونه ماهی مهاجم سوف را معرفی کردند اگر آگاهی و مطالبه اجتماعی وجود داشت موفق به این کار نمی‌شدند. ماهی مهاجم سوف (zander) که گونه ای گوشتخوار و مهاجم در سطح دنیا است با خوردن گونه های بومی و آلوده کردن آب رودخانه مهاباد این اکوسیستم را به نابودی کشانده است.
گونه-مهاجم-غیربومی-چیست-ماهی-سوف

ماهی گوشتخوار سوف، که با معرفی به زیستگاه های آبی ایران مانند سد مهاباد باعث نابودی سایر گونه های بومی شد.

 

  • در صورت مشاهده گونه‌های غیر‌بومی و مهاجم در طبیعت، سریعا به محیط زیست و یا انمجن های محیط زیستی گزارش کنید تا قبل از آنکه دیر شود جهت بازگیری آن گونه از محیط اقدام شود. به صورت داوطلبانه برای کندن گیاهان مهاجم با محیط زیست همکاری کنید.

 

  • تخلفات را گزارش کنیم. اگر در سطح فروشگاه های حیوانات شاهد فروش غیرقانونی حیات وحش بودیم موارد را به سازمان محیط زیست گزارش کنیم. در شبکه های اجتماعی پست ها و صفحات تجارت غیرقانونی را گزارش کنیم.

بالابان پرنده ای از راسته شاهین سانان

بالابان پرنده ای است که در ایران نیز زندگی می کند. آیا می دانستید که بالابان پرنده ای از راسته شاهین سانان است؟ یکی دیگر از گونه های این راسته دلیجه کوچک است. بالابان پرنده ای است که همچون دیگر هم راسته ای هایش و عقاب ها در دسته پرندگان شکاری قرار دارد. اسارت یکی از عوامل تهدید کننده برای بالابان هاست. اما آیا می دانید در باغ وحش ها چه می گذرد و سرنوشت پرندگان آسیب دیده چیست ؟ در این مقاله شما را بیشتر با بالابان پرنده ی شکاری محبوب آشنا می نماییم.

بالابان پرنده ای شکاری

بالابان پرنده ای متنوع

در ایران حدود 552 گونه پرنده وجود دارد که از این میان بیش از 70 درصد آنها پرندگان مهاجر محسوب و در فصول خاصی به ایران وارد و خارج می شوند.

در میان گونه های پرندگان در ایران، پرندگان شکاری در میان عموم مردم از اهمیت و علاقه بیشتری برخوردار هستند.

در جهان راسته شاهین شکلان حدود 37 گونه پرنده دارد که از این میان 13 گونه از آنها در ایران زندگی می کنند. پرندگان عضو این راسته با توجه به شکل بدنی خاص و دوکی شکلشان امکان پرواز با سرعت بالا و تغییر جهت ناگهانی را دارند که این خصوصیات باعث شده تبحر خاصی در  شکار پرنده های در حال پرواز داشته باشند و همچنین برخی از گونه های این راشته مانند قرقی قابلیت پرواز در سطح زمین و شکار جوندگان را دارند. در میان پرندگان این راسته، بالابان از شهرت و محبوبیت بیشتری برخوردار است و یکی از شناخته شده ترین گونه ها به شمار می رود اما واقعا این پرنده را چقدر می شناسیم؟

  • ظاهر بالابان

بالابان یکی از بزرگترین پرندگان در خانواده شاهین ها است که حدوداً 47 تا 55 سانتی متر طول دارد. وزن این پرنده در بازه 700 تا 1300 گرمی می تواند متغیر باشد بالابان در میان مابقی شاهین ها نسبتاً سنگین تر است. در خصوص رنگ این پرنده میتوان گفت  به طور کلی پرهای آن در قسمت فوقانی ترکیبی از قهوه ای و خاکستری رنگ  و سر و زیر بدن او قهوه ای روشن می باشد. همچنین  از سینه به پایین این پرنده لکه هایی قهوه ای رنگ دیده می شود. از حیث اندازه، بالابان ماده نسبت به نر، سری کوچکتر و پنجه‌هایی کلفت‌تر دارد، اما از نظررنگ بدن تفاوتی بین نر و ماده وجود ندارد.

  • زیستگاه بالابان
    بالابان پرنده ای از شاهین سانان

این پرنده در بستر کوه ها و کوهستان ها بیشتر دیده می شود. بالابان در مناطقی که کم درخت هستند و نواحی که نیمه بیابانی است بیشتر دیده می شوند. بالابان ها در بین شکاف صخره ها لانه میسازد. علاوه بر این ممکن است که از لانه های قدیمی نیز استفاده کند. این پرنده زیبا در ایران در فصل زمستان بیشتر دیده می شوند و در مناطق غربی کشور میتوان آن را مشاهده نمود.

  • پراکنش جهانی

بیشتر در مناطق آسیا و خاورمیانه و بعضی مناطق اروپایی این پرنده را می توان یافت. این پرنده در فصل مهاجرت در سراسر ایران به جز مناطق جنگلی دیده می‌شود. بالابان‌هایی که در ایران تولیدمثل می‌کنند در تمامی نقاط ایران به جز نواحی جنوبی استان‌های سیستان و بلوچستان، هرمزگان و بوشهر مشاهده شده‌اند. اما در نواحی شمال شرقی از جمله استان‌های گلستان، خراسان شمالی، خراسان رضوی و سمنان و نیز رشته کوه‌های زاگرس تولید مثل این پرنده‌ها بیشتر است.

قابل ذکر است که با توجه به زنده گیری و به اسارت بردن بی رویه این پرنده که در ادامه بیشتر توضیح داده خواهد شد، جمعیت این پرنده ارزشمند به شدت کاهش یافته و در معرض خطر انقراض است. مؤسسه آوای بوم در طول زمان فعالیت خود این پرنده را دوبار به ثبت رسانیده است. نقشه ی پراکنش جهانی بالابان را میتوانید در سایت بردلایف مشاهده کنید.

تغذیه بالابان
بالابان پرنده ای محبوب

همانطور که پیش تر ذکر شد بالابان پرنده ای است که می تواند در سطح زمین به خوبی پرواز کند. پس معمولا تبحر خاصی در شکار جوندگان کوچک مثل سنجاب زمینی دارد. همچنین اگر در مناطقی زندگی کند که نزدیک آب باشد، پرندگان کوچک نیز میتواند شکار این پرنده باشد. مثلاً در بعضی مناطق اروپایی، این پرنده از کبوتر به عنوان طعمه های او محسوب می شود. پستانداران و پرندگان کوچک تا موش‌ها، سنجاب، کبوتر، سوسمار و حشرات مناطق استپی مانند ملخ جزو منابع غذایی این پرنده محسوب می‌شود.

میزان مصرف هر یک از این منابع غذایی بسته به سن پرنده و منطقه زیست آن متفاوت است. برای مثال، غذای بالابان ماده در سه روز اول پس از خارج شدن جوجه‌ها از تخم، حشراتی مانند ملخ است چرا که گوشتی زود هضم و مقوی برای جوجه‌ها دارند.

 

  • زاد و ولد بالابان

بالابان در اواسط بهار و اوایل تابستان بین 3 تا 5 تخم میگذارد و تقریباً یکماه روی تخم های خود می خوابد. و حدود 45 روز به دوران بلوغ خود می رسد.

  • قوشبازی ، عامل تهدید کننده ی بالابان

قوشبازی یا بازداری به فعالیتی اطلاق می شود که پرندگان شکاری مانند عقاب سانان و شاهین شانان را برای اهدافی از جمله شکار، نگهداری و تربیت می کنند. به وسیله این فعالیت جمعیت پرندگان شکاری به خصوص بالابان رو به کاهش است و باخطر انقراض مواجه است.

کشورهای عربی بیشترین علاقه را به این فعالیت دارند و تجارتی هنگفت در پشت پرده این فعالیت وجود دارد. قاچاق پرندگان ، مثل بالابان پرنده ای از راسته شاهین سانان، از جمله اصلی ترین آن هاست. آنها شاهین سانانی چون بالابان را به منظور شکار هوبره، پرنده ای بسیار زیبای کویر تربیت می کنند که متاسفانه ایران به دلیل نزدیکی به کشورهای عربی و مکانی مناسب برای زندگی بالابان، تعداد زیادی از این پرنده در ایران زنده گیری می شوند و به کشورهای مقصد قاچاق می شوند. به همین منظور بالابان پرنده ای در لیست قرمز پرندگان در خطر انقراض اتحادیه حفاظت از طبیعت (IUCN) قرار دارد و زنده گیری این پرنده پیگرد مراجع قانونی را به دنبال خواهد داشت.

قصه‏ تلخ «امید»

 امید درناي سیبري ، آخرین بازمانده جمعیت غربی درناهای سیبری از 11 سال پیش که جـــفـــت خــــود و آخـــریـــن عضـــو خانــواده‌اش را بــــر اثــــر شــــلیک شکارچیان از دست داد، به ‏تنهایی به ایران آمده، همان‌طور که در یک قرن گذشته این مهاجرت اتفاق می‏ افتاده است، به ‏تنهایی زمستان را سپری کرده و در اواخر زمستان به ‏تنهایی به سیبری بازگشته است. «امید» نامی است که فعالان محیط زیست در اواخر دهه‏ 80 برای این آخرین بازمانده‌ انتخاب کردند. درنای طناز ، درنای فریاد کش و درنای خاکستری از دیگر گونه های درنا هستند که در مقالات پیشین به آن پرداخته ایم.

اما قصه‏ تلخ تنهایی این درنای سفید سیبری چیست؟! درناهای سیبری در طـــی دهه‌های اخیر، سه جمعیت داشته‌اند: جمعیت مرکزی که برای گذران زمستان، سیبری را به مقصد هند ترک می‌کردند. در سال 1992 تنها دو عضو از این گروه باقی مانده بود و آنها آخرین بار در سال 2002 مشاهده شدند و به احتمال فراوان این جمعیت منقرض شده است. دیگر جمعیت درناهای سیبری که برای مهاجرت زمستان خود، مسیر شرق آسیا را در پیش می‌گیرد و زمستان را در چین می‌گذراند، جمعیت شرقی نام دارد.

اکنون حدود 3000 فرد از این جمعیت باقی مانده است که در خطر انقراض‏اند و در سال‏های گذشته و به‏ ویژه پس از احداث سد یانگ تسه‌ چین، تعداد آنها به‏ شدت کاهش یافته است و سومین جمعیت درناهای سیبری که سواحل شمال ایران را برای سپری کردن زمستان برمی‌گزیند، جمعیت غربی نـــام دارد که آخرین بازمانده‌ آن همین «امید» تنهاست. اما چه شد که «امید» تنها شد؟!

در چند دهه‌ اخــــیـــــر، هـــــمـــزمــــان بــــا شـــرایــط نامطلوب اقـــتـــصــــادی و واردات بی‌رویه‌ ســـــلاح‌هــــای شکاری، شاهد تغییر در روش‌هــــای شـــــکار سنتی در سرزمین‌های شمالی ایران بوده‏ایم، آنچنـــــان کــــه شــــکــــار از کاری بــــــرای امـــــرار معاش ساده، قدیمی و بی‌خطــر به صنعتی پول‏ساز تبدیل شده است، همچنین تغییر کاربری و دست‌کاری در زیستگاه‌های پرندگان مهاجر و نابودی بسیاری از این زیستگاه‌ها فشار شکننده‌ای را بر جمعیت‌های گوناگون پرندگان مهاجر تحمیل کرد و بسیاری از آنها را در معرض خطر انقراض قرار داد. به ‏ویژه خطر انقراض بــــرای جمعیـــت غربی درناهای سیبری کــــه تـــا دهـــه‏ 1990 میلادی تنها چند فرد از آنها زنده مانده بودند، بسیار جدی بود. از آن زمان تا اوایل قرن بیستم تعداد این درناها به شدت کاهش یافت و تنها سه فرد از آنها باقی ماند و سرانجام در سال 2007 میلادی (1386 شمسی) تنها همین درنای نر به ایران آمد و از آن زمان تا سال گذشته، به مدت 11 سال، «امید» به‏ تنهایی مسیر مهاجرت پرمخاطره‌ خود را طی می‌کرد و به ایران می‌آمد.

در طول ایـــن ســـال ‏ها طرح‌هایی برای احیای جمعیت غربی درناها اجرا شد، برای نمونه در چند سال متوالی تعدادی جوجه‌ درنای مجهز به ردیاب ماهواره‌ای، در محل گذران زمستان درناها در شمال ایران، رها شدند و نیز یک درنای ماده در نزدیکی «امید» رها شد، اما به سبب تک‏ همسر بودن و وفاداری درناها تا پایان عمر به همسرشان، پیوستن «امید» به این درنای ماده و تشکیل خانواده ممکن نشد و با کمال تاسف در نهایت هیچ‌یک از این طرح‌ها موفقیت ‏آمیز نبود.

در طـــول 11 ســــال گذشته، تنهایـــی غــریــبــانــــه و مهاجرت رمزآلود و خطرناک «امید» همواره زیر ذره‌بین فعالان و علاقه‌مندان به طبیعت بوده است.در شـــــمـــــاری از ایــــن ســــــال‏هـــــا، تــاخـــیـــــر او در رســــیـــدن بــه ایــــران موجب نگرانی بوده اســـــت، اگــــــرچــــه در ســـــــال‌هـــــای دیــــگـــــر رســـــیــــدن به موقع او که به طـــــور معمـــول پـــــیــــش از بیســــتــــم آبــــان‌ اتفـــاق می‌افتــــاده، باعــــث خوشحالـــــی علاقه‌مندان به طبیعــــت می‌شده است.

امسال با توجه به کهولت سن «امید»، در روزهای پایانی آبان و با نزدیک شدن به آذر و نیامدن امید درناي سیبري به ایران، لحظه ‏به ‏لحظه بر نگرانی‌ها افزوده می‌‌شود و علاقه‌مندانی که با حساسیت این موضوع را دنبال می‌کنند و هر روز در انتظار بازگشت او هستند، خطــــر انقــــراض این گونه و ســــایــــر گونه‌های جــــانــــداران را نزدیک‌تر از همیشـــه احساس می‌کنند.