داستان یک پیروزی کوچک در حفاظت
۹ اسفند ۹۷، در حدود ۷ کیلومتر از خطوط برق منطقه عباس آباد نایین برای جلوگیری از برخورد هوبره ها و مرگ این گونه، ایمن سازی شد. این متن صرفا بیان خاطراتی است از مراحل انجام این طرح. واقعیت این است که طرح های در ذهن فعالان محیط زیست و حیات وحش کم نیست اما همه ی آن ها به مرحله ی اجرا نمیرسد. در این خاطره میکوشم نشان دهم که به چه راحتی یک طرح میتواند به سرانجام برسد.
در تابستان ۹۷ بود که در جلسه ی هیئت مدیره آوای بوم مطرح شد که آوای بوم باید در زمینه تصادفات جاده ای پرندگان کاری بکند. به مهدی جلالپور، محیطبان با انگیزه منطقه نایین و عباس آباد زنگ زدم. از وضعیت تصادف زاغ بور پرسیدم. مهدی جلالپور بعد از اینکه از زاغ بور تعریف کرد گفت که معضل جدی تره تو منطقه داریم و اونم برخورد هوبره ها با سیم های برقه و بهتره اگه میخواید کاری بکنید، روی این موضوع کار بکنید. اگر مهدی جلالپور چند ثانیه قبل از تعریف این مشکل با خودش گفته بود که این معضل حل نشدنیه و کی تو این وضع مملکت به این موضوع ها فکر میکنه، کافی بود که این طرح انجام نمیشد!
صحبت های مهدی جلالپور رو توی جلسه آوای بوم مطرح کردم. باید تصمیم میگرفتیم که وارد این قضیه بشیم یا نه. رای گیری شد و حداکثر رای بر این بود که باید تلاش کنید این مشکل به نحوی حل بشه. اگه اعضای هیئت مدیره به بودجه ی بالای مورد نیاز فکر میکردن و با خودشون میگفتند که این کارا فعلا اولویت نیست و رای منفی میدادند، کافی بود که این طرح انجام نمیشد!
باید یک نفر به عنوان مسئول هماهنگی های طرح انتخاب میشد. مجید پورهمدانی از اعضای آوای بوم به خاطر تجربه ای که حاصل ۲۰ سال کار در نیروگاه برق بود و به خاطر اینکه عضو جدید آوای بوم بود و انگیزه و انرژی کافی رو داشت انتخاب شد. شاید اگر آقای پورهمدانی از به سرانجام رسیدن کار نا امید بود و شروع به نه آوردن در کار میکرد، کافی بود که این طرح انجام نمیشد!
نیاز به اطلاعات تخصصی داشتیم. باید میفهمیدیم راه حل چیست. به واسطه آشنایی قبلی که با محمود کلنگری، از بنیانگذار های کمیته ی پرندگان و شبکه های برق داشتم با این موضوع خیلی هم نا آشنا نبودم. با محمود کلنگری تماس گرفتیم. اطلاعات تخصصی مورد نیاز رو تمام و کمال در اختیارمون گذاشت و مراحل انجام کار رو بهمون پیشنهاد داد. اگر محمود کلنگری در اولین تماس به این فکر میکرد که این کار زیر نظر کمیته ی آن ها نیست و یا در دادن اطلاعات خصاصت میکرد، همین کافی بود که نمیشد!
اطلاعات تخصصی تبدیل به نامه و بعد پروپزال شد. نیاز داشتیم نقاط داغ و پر حادثه در منطقه رو دقیقا مکتوب کنیم. مهدی جلالپور به داد رسید و اطلاعات و مختصات دقیق رو فرستاد.
بعد از هماهنگی، اولین جلسه با معاونت بهره برداری شرکت توزیع برق استان انجام شد. آقای بهمنش، مدیر گروه بهبود پایداری شبکه برق مسئول رسیدگی شده بود. مهم ترین جلسه همین جلسه بود. مهندس بهمنش نامه و طرح رو خونده بود. بعد از ۳۰ دقیقه بحث و وقتی اوضاع هوبره در ایران رو فهمید، موافقت کرد. کافی بود که یک جمله بگه چرا شرکت توزیع برق پول بده که یه گونه منقرض نشه و بگه این وظیفه ی محیط زیسته نه اداره ی برق. همین یک جمله ی کوتاه اگر گفته میشد، کافی بود که طرح انجام نمیشد!
مهندس بهمنش موافقت کرد اما نظر نهایی را باید مدیر کل شرکت توزیع برق میداد. نیاز داشتیم خیلی سریع نامه ای از طرف محیط زیست استان ارسال بشه و صحت گفته ها و کارامدی طرح ما رو تایید کنه. به دلایلی، تنها ۲ روز وقت داشتیم. خدمت مهندس علیپور، رییس اداره حیات وحش استان رفتم و توضیح دادم که ۲ روز بیشتر برای نامه وقت نداریم. بعید بود محیط زیست طرحی رو ۲ روزه تایید کنه و نیاز به وقت داشت. مهندس علیپور شخصا رفت پیش دکتر دانیالی، مدیر کل محیط زیست استان. دکتر دانیالی امضا کرد. اگر مهندس علیپور و دکتر دانیالی میخواستند به این موضوع فکر کنند که شاید این انجمن قصد استفاده ی مالی یا غیر مالی از طرح رو داره و میخواد از محیط زیست این وسط سو استفاده کنه و….، به راحتی نامه چندین روز در اداره ی محیط زیست میماند، به موقع به برق نمیرسید و همین کافی بود که نمیشد!
نامه به برق رسید. طرح و نامه ی انجمن و نامه ی کمیته ی پرندگان و شبکه های برق، همگی با هم برای مهندس علاقه مندان، مدیر کل شرکت توزیع برق استان اصفهان ارسال شد. چقدر امید داشتیم موافقت کنند؟ حقیقتا کم! مهندس علاقه مندان اما موافقت کرد. اگر مهندس علاقه مندان چند لحظه با خودش میگفت کم مشکل برق توی استان نداریم که بخوایم به فکر یه پرنده باشیم، کافی بود که نشود!
تجهیزات خریداری شد. پیمانکار مشخص شد. در نهایت ۹ اسفد پیمانکار، ما و مسئولان برق وارد منطقه شدیم. پیمانکار مشکل اقامت داشت. منطقه دوردست بود و جا برای اقامت کم. آقای حلوانی، مسئول سرمحیطبانی چوپانان کم نذاشت! از اولین دقیقه همراه پیمانکاران برق بود، مشکل اقامت رو حل کرد و مدام رفت و آمد کرد تا مطمئن شه همه چیز خوب پیش میره. اگر حلوانی در آخرین مرحله ی کار، همراهی نمیکرد و میگفت از اول طرح در جریان نبودم و الان از من کمک میخوان پس من هم کمک نمیکنم، همین یک جمله، کافی بود که نشود!
این طرح حاصل زحمت تک تک آدم های بالا است. در کنار افراد دیگه ای که هیچکدوم توقعی از کمک به حیات وحش نداشتند. محمدعلی آقاابراهیمی که تصویر برداری میکرد، فاطمه کاظمی که در آن دو روز طلایی آنقدر با دبیرخانه تماس گرفت و پیگیری کرد که دبیرخانه قهر کرد، همکار مهندس بهمنش که برای تنظیم دقیق فاصله ی تجهیزات از هم حرص و جوش میخورد و …. .
فاصله ی بین انجام شدن یک ایده و نشدن، فقط خواستن یا نخواستنش هست. اگر هر کدوم از حلقه های زنجیر یک کار به دنبال بهونه باشن، کافی است که نشود! حیات وحش و محیط زیست کشور اما تشنه ی کسانی است که میخواهند بشود.
گزارش کامل انجام این طرح را با کلیک بر روی این لینک بخوانید و همچنین کلیپی از مراحل آن را در این لینک مشاهده کنید.