پرنده نگری همراه با کودکان پیش دبستانی
زمان و مکان برنامه
در روز یکشنبه مورخ 4 آبان 1404 یک برنامه پرنده نگری برای 12 کودک پیش دبستانی از مدرسه سرزمین قصه ها برگزار گردید.
این اولین برنامه پرنده نگری انجمن آوای بوم در سواحل رودخانه زاینده رود در شرق اصفهان پس از لایروبی رودخانه و از بین رفتن نیزارهای آن بود.
برنامه از ساعت 8:30 صبح آغاز و در ساعت 10:30 به پایان رسید.
کیفیت برنامه
متاسفانه به دلیل لایروبی رودخانه و نابودی زیستگاه پرندگان برنامه از کیفیت همیشگی برخوردار نبود. همچنین سطح منطقه به دلیل رفت و آمد بیش از حد خودروهای سنگین بسیار خاک آلود و نامناسب برای طبیعت گردی شده بود.
رودخانه نیز که هم اکنون مقدار کمی از پساب خروجی از تصفیه خانه فاضلاب شرق اصفهان بر بستر آن جاری است به دلیل فقدان نیزارهایی که در جریان لایروبی از بین رفته اند شاهد حضور تعداد گونه های اندکی از پرندگان است.

گونه های مشاهده شده
در این برنامه تعداد 6 گونه پرنده به شرح زیر مشاهده گردید و برای بچه ها توضیحات لازم ارائه شد.
– هدهد – دمجنبانک شکم زرد – دمجنبانک خاکستری
– آبچیلیک تک زی – کلاغ سیاه – کلاغ ابلق

نابودی نیزارها در جریان لایروبی باعث خروج و از بین رفتن تعداد زیادی چنگر نوک سرخ که همیشه در این منطقه حضور داشتند گردیده است.
لاک پشت های منطقه نیز در فقدان نیزارها به گونه ای آواره در کناره های رود سرگردان هستند.
بازدید از لانه دارکوب
طی بازدید از لانه دارکوبی که در مسیر پرنده نگری بود مشاهده گردید که سوراخ ورودی لانه با اره بریده شده و احتمالا جوجه های سار که آخرین بار از این لانه استفاده میکرد ربوده و لانه تخریب شده بود.
فقدان نیزارها نیز وجود هرگونه آشیانه پرندگان را منتفی کرده است.

دلنوشته ای برای پرنده نگری
یکی از اولیاء دبستان که کودکان را همراهی میکرد پس از شرکت در این برنامه مشاهدات و مطالب خود را برای ما ارسال نموده که در زیر عینا منعکس می شود:
***********************************
ادب پرندهنگری: درهمتنیدن تن و جهان
یکشنبه چهارم آبانماه، در چارچوب پروژه «سفر کنجکاوی» مدرسه، همراه با نوآموزان، راهی طبیعت شدیم؛ سفری نه برای فتح، بلکه برای فهم. مقصد ما، پرندگان بودند؛ اما در واقع، خودمان را میبردیم تا در آینهی پرواز، چیزی از خویشتن ببینیم. ذوقی مردمنگارانه در جانم شعلهور بود؛ دو هفته لحظهشماری کرده بودم برای لمس قصههایی که در پرهای رنگین، در آوازهای صبحگاهی و در پروازهای بیمرز پرندگان نهفتهاند.
هنوز طعم شیرین پرندهنگری را نچشیده بودم که خبری تلخ، کامم را آزرد. آقای ابراهیمی، سرتیم پرندهنگری و از عاشقان بیادعای طبیعت، با اندوهی پنهان در گوشم زمزمه کرد: «این منطقه در اصفهان، زمانی یکی از غنیترین زیستگاههای پرندگان بود؛ اما با تصمیمی نامعلوم، نیزارهایش را کندهاند و اکوسیستم، دچار تخریبی جبرانناپذیر شده است.» این داغ، بر دل هر آنکس نشست که به ادب طبیعت ایمان دارد.
با این حال، دوربینهای دوچشمی را تحویل گرفتیم؛ نه برای شکار تصویر، بلکه برای آموختن. درسهایی که نه در کتابها یافت میشوند و نه در قفسها. پرندهنگری، فقط دیدن پرنده نیست؛ تمرینی است برای نگریستن به جهان با «چشمانی مؤدب و بیدار».
از یوهان پالاسما آموختهام که خواندن و نوشتن، تنها ابزار بالندگی نیستند؛ بلکه ادراک چندحسی و تجربه زیسته، به معنای دیلتایی آن، نقشی بنیادین در رشد انسان دارد. تجربهی ربط با طبیعت، ربط با جریان خلاق آفرینش است؛ نوعی همنوا شدن با هستی.
در همین نقطه، پرسشی در ذهنم جوانه زد: سفر چیست؟ اینکه سفر را جابجایی در فضا یا خلق یک گردش بدانیم، هنوز چیزی از معنا و تجربهی سفر را نگفتهایم. حتی اینکه سفر، تعامل و مواجهه با دیگری است، درست است، اما کامل نیست. سفر، گشودگی است؛ گشودگی به هستی و فرارفتن از خود. قصه فقط بیرون آمدن از شهر و کاشانه نیست؛ بل بال گشودن و پرواز کردن است، از نقطهای دیگر نگریستن، درنگیدن و پرسیدن. فقط مکان، فضا، آدمها، طبیعت و فناوریها نیستند که کانون توجه ذهن ما میشوند؛ گاه، حتی اغلب، خود «سفر» ما را مشغول میدارد: که چیست؟ چرا سفر میکنیم؟
اما سفر ما سفر پرندهنگری بود. اما چطور؟ پرندهنگری چیست؟
درباره پرندهنگری اطلاعاتی در گوگل میتوانید کسب کنید اما به نظر من گوهر پرندهنگری در ادب در مقابل پرندگان جای دارد.
استاد فرهنگ رجایی در کتاب وزین «در ادب تعلیم و تربیت» بهزیبایی مینویسد: ادب، همان وجدان بیدار ما در تعامل با جهان است. همانگونه که غذا خوردن یا سخن گفتن، آدابی دارد، تعامل با طبیعت نیز نیازمند آداب است. «ادب پرندهنگری»، لطیفترین جلوهی این تعامل مؤدبانه است.
یکی از مربیان تیم پرندهنگری، لابهلای صحبتهایش به نکتهای ظریف اشاره کرد: «در پرندهنگری، تلاش میکنیم لباسهای همرنگ طبیعت بپوشیم…» بلی، ادب پرندهنگری حتی بر پوشش ما نیز دقت دارد. این ادب، بر نگاهی نه صرفاً عرفی و دنیوی، بلکه بر نگاهی انسانی و متعالی تکیه دارد؛ معنویتی که جویای سعادت و شادی بشر است.
تماشای بیصدا و حضور بیمزاحمت، از اصول کار بود. ادب پرندهنگری، بر احترام به حریم خصوصی پرندگان استوار است. هرگونه دخالت، تعقیب، فریاد یا تغییر در زیستگاه آنها، بیادبی تلقی میشود، حتی اگر از سر شوق و علاقه باشد.
صلح با طبیعت، منشی بود که امروز تمرین کردم. در رفتار و منش آقای ابراهیمی، این صلح را بهعینه دیدم؛ صلحی با پرنده بر شاخه، با آشیانه پنهان، و با پرواز جاری در آسمان. تخریب، شکار یا اسراف در طبیعت، در این نگاه، عین بیادبی است. ایشان لانهی پرندهای را نشان ما داد که با عامل انسانی تخریب شده بود و از این بابت، غصه میخورد.
فروتنی در برابر نظم هستی، از فصلهای یادگیری امروز من بود. آموختم که ادب پرندهنگری، هیچ گونهای را برتر نمیداند؛ نه انسان بر پرنده، و نه پرنده بر انسان. هر موجودی جایگاه خود را دارد. پرندهنگری، تمرین فروتنی در برابر نظم شگرف و پیچیدهی طبیعت است.
در پایان، دریافتم که ادب پرندهنگری، فراتر از چند قانون ساده برای تماشا است. این تلاشی عامدانه و آگاهانه است برای همزیستی، مهرورزی بیریا و پاکی در دل طبیعت. ادب پرندهنگری، «با هم بودن با هستی» است، نه سلطه بر آن.
این ادب، نیازمند «شهر پرندهنگر» است؛ شهری که درختانش محفوظ میمانند، تالابهایش خشک نمیشوند، و آسمانش برای پرواز پرندگان باقی میماند. شهری که در آن، کودکان با دوربین و دفترچه، نه با تفنگ و قفس، به سراغ پرندگان میروند و این را از ما بزرگترها میآموزند.
ادب پرندهنگری، ادب جهانداری و مراقبت از جهان است. این نگاه، «انسانورزی» است نه انسانمحوری. بکوشیم پرندهنگر باشیم، نه صرفاً پرندهبین. بکوشیم ادب و آداب این نوع نگاه را در هم آمیزیم و آن را به بخشی اصیل از زیست روزانهمان در تعامل با جهان تبدیل کنیم.
نوشته جناب آقای اعتصامی از اولیاء دبستان سرزمین قصه های اصفهان
***********************************

آوای بوم


avayaboom.com




دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.